چند وقت پيش به همراه خانواده به يك شهر بازي رفته بوديم. در آنجا يك وسیلهی بازي عجيب و غريب ديديم كه بيشتر به يك ابزار شكنجه میماند. اين وسيله متشكل از دو طناب باريك اما به ظاهر محكم بود كه به يك كمربند ايمني متصل میشد. كودك بخت برگشته را با اين كمربند محكم میبستند و ...
اين اتفاق باعث شد من در اين مقاله به امنيت وسايل تفريحي كشور بپردازم. به جرات میتوان گفت در كشور ما وسايل تفريحي تا خراب نشوند مورد رسيدگي و تعمير قرار نمیگیرند و حوادث تلخي كه گاه و بيگاه در پارکها و شهربازیهای ما روي میدهد ناشي از همين موضوع است. (مثل حادثهي كشته و زخمی شدن ...
احتمالاً شما هم مثل من یک وبلاگ نویس آماتور هستید و به دنبال بدست آوردن آب باریکهای از این راه میگردید.
اولین راه حلی که به نظر میرسد گرفتن تبلیغات از شرکتهاست. اما هیچ شرکتی تبلیغات خود را در یک وبلاگ که بینندهی محدودی دارد قرار نمیدهد.
دومین راه، کسب درامد کلیکی است. یعنی یک تبلیغی را از سایتهای ویژهی این کار دریافت میکنید و به ازاء هر کلیکی که روی این تبلیغ در وبلاگ شما انجام شود مبلغی دریافت میکنید.
تجربه نشان داده است، برخلاف ظاهر فریبندهی این روش، شما از این راه، درآمد بسیار ناچیزی خواهید داشت ...
مجله آمریکایی «نیوزویک» در شماره جدید خود مطلبی را به پزشک متخصص مغز و اعصاب اختصاص داده است که به گفته خودش، هفت روز«زندگیای با هوش غیرانسان» را تجربه کرده است، تجربه ای که وی آن را حسی شیرین و «آن جهانی» می داند. وی از دنیایی سخن می گوید که اتحاد اساس آن است و آن قدر زیباست که «پنج ثانیه اش ارزش عمری انتظار را دارد.»
دکتر «ایبِن الکساندر» که تجربه خود از مرگ و نیستی را در مطلب ویژه مجله «نیوزویک» به رشته تحریر در آورده، مینویسد:
نمیدانم تا چه حد با من موافقید اما به نظر من یکی از بهترین راههای پی بردن به وضعیت اقتصادی و تا حدودی فرهنگ هر مملکتی توجه
به پیامهای بازرگانی پخش شده از تلویزیون آن کشور است.
مثلاً در تلویزیون ژاپن و کره بیشتر وسایل دیجیتال تبلیغ میشود و یا در شبکههای تلویزیونی ترکیه بیشتر لوازم آرایشی، وسایل آشپزخانه، پوشاک و دکوراسیون منزل تبلیغ میشود که آمارها نیز نشانگر فعالیت زیاد صنایع این کشورها در این زمینهها میباشد. اما در مقابل در افغانستان چون چیزی به نام تولید وجود ندارد بیشتر، دانشگاهها و مؤسسات آموزشی خصوصی تبلیغ میشود.
با توجه به اینکه آمار دقیق و روشنی از اوضاع اقتصادی کشور ما ایران، در دست نیست همین روش بررسی ...
در دبستان معلم پیری داشتیم که همه او را «دایی» صدا میزدند و کسی نام اصلی او را نمیدانست. در واقع او دایی همهی بچههای مدرسه بود. دایی مسئولیت خاصی در مدرسه نداشت. او به نوعی معلم ذخیره محسوب میشد، گاهی به ناظم برای حفظ نظم مدرسه کمک میکرد و گاهی هم اگر معلمی غیبت داشت به جای آن سر کلاس میآمد.
پیرمرد دیگر حوصلهی درس دادن نداشت و هر موقع سر کلاس میآمد، در حالی که سیگار دود میکرد...
زلزلهی اخير آذربايجان گذشته از تلخي كشته و زخمي شدن هم وطنانمان حاشیهها و پيامدهاي فراواني داشت. اولين موضوع، نحوهی كمك رساني به مردم زلزله زده بود. گرچه کاستیها و ناهماهنگیهای فراواني در اين امر ديده میشد، اما اگر منصفانه قضاوت كنيم بايد به نهادهاي كمك رسان هم در اين مورد حق بدهيم. چون...
...اما انتقاد جدي ما اين است كه با يك زلزلهی 6 ریشتری چرا بايد چنين فاجعهای پيش بيايد؟ همين چند روز پيش يك زلزلهی بالاي 7 ريشتري در كاستاريكا به وقوع پيوست كه فقط 2 نفر تلفات داشت...
معـروف ترین و دلهره آورتـرین جـاذبه توریـستی نـروژ
Preikestolen که از معروف ترین جاذبه های توریستی نروژ است، در نوع خود به عنوان یکی از برترین و شاید دلهره آورترین مناظر دنیا نیز محسوب می شود. این مکان دیدنی در عین شگفت انگیز بودن، محرکی است برای گردشگران تا ارتفاع 1000 متری آنرا فتح کنند. چراکه در طول چهار ماه تابستان سال 2009 حدود 130000 نفر از آن بازدید کردند و هرساله برای بازدید از این مکان اشتیاق بیشتری را برای توریست های دنیا بوجود می آورد.
مساحت سطح بالای این صخره که تقریبا مسطح است، حدود 25 متر (82 فوت) مربع است. برای رسیدن به لبه پرتگاه یا همان بالاترین سطح صخره Preikestolen حدود 3.8 کیلومتر پیاده روی لازم است که حدود 3 الی 4 ساعت زمان نیاز دارد.
71 سال پيش در سومين روز شهريور ماه سال 1320 (هجري – ش) كشور ايران مورد حمله متفقين قرار گرفت. ارتش ايران گرچه دهها نفر شهيد داد اما نتوانست در برابر ارتشهای قدرتمند شرق و غرب مقاومت كند و به سرعت متلاشي شد. روسها از شمال و انگلیسیها از جنوب وارد ايران شدند، و شد آنچه نبايد میشد. در مورد اين واقعه مورخين و سياسيون مطالب زيادي گفته و نوشتهاند و من قصد ندارم آنها را تكرار كنم. بنده شخصاً به واسطهی علاقهای كه به مسائل تاريخي دارم با هر پيرمرد و پيرزني كه همنشین بودهام سعي کردهام خاطرات تاريخي آنها را در ذهنم ثبت كنم، خاطراتي كه در هيچ كتابي نمیتوان يافت.
در آن زمان منطقه آذربايجان به اشغال روسها در آمد و...
با توجه به اینکه بنده جزو آن دسته از افرادی هستم که زندگی دانشجویی در دوران خاتمی و احمدی نژاد را تجربه کردهام، قصد دارم در این مقاله مقایسهای منصفانه بین دو دوران داشته باشم.
اوایل ریاست جمهوری آقای خاتمی با توسعهی سیاسی همراه بود. در آن دوران اوضاع دانشگاه چنان با سیاست در آمیخته بود که یک دانشجو وقتی به سال دوم-سوم میرسید تبدیل به یک سیاستمدار حرفهای میشد. وقتی سخنرانیهای بلیغ و کوبندهی بچههای آن دوران را به یاد میآورم، باورم نمیشود که آنها دانشجوی دورهی کارشناسی دانشگاه بودهاند. آنها آنچنان از اصطلاحات پیچیدهی سیاسی در سخنرانیهای خود استفاده میکردند که انسان گمان میکرد با یک رئیس حزب یا یک وزیر طرف است. اتحاد و هوشیاری سیاسی دانشجویان هم مثال زدنی بود، به طوری که تجمعات دانشجویی بارها معادلات سیاسی کشور را به هم زده بود؛ خاطرم هست که فقط به خاطر پیدا شدن شپش در غذای دانشجویان، چنان شورشی در دانشگاه به راه انداختیم که...
میدان انقلاب اسلامی تهران و مجسمه آن که در عین سادگی و بی ریایی در بر دارنده مفاهیم بلندی بود و نقش امام راحل بر آن قرار داشت و همچنین به همراه مشتی گره کرده که نشان از پایداری اسلامی را تداعی میکرد، در اردیبهشت ماه سال 89 با سازه ای عجیب جایگزین شد.
این میدان فقط متعلق به تهرانی ها نیست و میدانیست متعلق به همه ایرانیان و ....
آنچه که می خوانید نه داستان است نه خیالپردازی، واقعیتی است از قصص قرآنی و کتاب مقدس که پس از قرنها از زیر لایه های مدفون شده بیرون آمده و حیرت همگان را برانگیخته. شاید بشود گفت معجزه ای دیگربار است برای مومنین تا ایمانشان را مستحکمتر کنند. که نوشته های قرآنی را روایتی تاریخی و واقعیتی انکار ناپذیر بدانند که لاریب فیه ، نه داستانی اخلاقی.
دکتر واندنبرگ با دقت عکس ها را مورد مطالعه قرار داد و اظهار کرد: «من هیچ شکی ندارم که شیء موجود در عکس های هوایی یک کشتی است. من تا به حال در طول مدت فعالیتم، هرگز چنین شیء عجیبی در یک عکس هوایی ندیده بودم.» پس از آن یک گروه کاوشگر آمریکایی نیز به منطقه مورد نظر اعزام شد، ولی حتی با انجام تحقیقات کوتاه مدت، نتوانست اطلاعات قابل توجهی بدست آورد.
گرچه مسئولين جمهوري اسلامي هميشه از موفقیتها و فتح و فتوحاتشان دم میزنند اما بايد گفت در يك جا به طور كامل قافيه را باختهاند. واقعيت آن است كه ايران در عرصهی سياست بینالملل و روابط با ساير كشورها به يك بازندهی بزرگ تبديل شده است. گرچه در گذشته كشور ما هزینههای زيادي براي ارتباط و نفوذ در برخي كشورها صرف كرده و در اين راه به موفقیتهای خوبي نيز دست يافته بود، اما سستي و بي مبالاتیهای سالهای بعد باعث شد كه اين حوزههای نفوذ را به تدريج از دست بدهيم. به طور مثال ايران اولين كشوري بود كه در جنگ بوسني براي مسلمانان بوسني كمك نظامي و تداركاتي فرستاد، حتي چند نيروي نظامي ما در آنجا به شهادت رسيدند. اما ضعف ديپلماسي ما باعث شده كه اكنون ما رابطهای بسيار ضعيف با اين كشور داشته باشيم. همين وضعيت براي كردهاي منطقهی كردستان عراق نيز صادق است؛ ايران هزینهی زيادي براي حمايت از كردهاي عراق در زمان صدام حسين پرداخت نمود، و حتي كردهاي بارزاني مدتها به عنوان پناهندهی جنگي در ايران زندگي میکردند. اما اكنون منطقهی كردستان عراق تبديل به حياط خلوت اسرائيل شده و تروریستهای موساد در اردوگاههای اين اقليم آموزش ديده به داخل ايران نفوذ میکنند. كشور افغانستان اكنون به مهمترین متحد آمريكا در منطقه تبديل شده و تمام کمکهای ايران را به فراموشي سپرده است. آنان فراموش کردهاند كه هم در زمان جنگ با شوروي و هم در دوران جنگ داخلي اين ايران بود كه به ياري آنان میشتافت. اين در حالي است كه زمزمههای خيانت گروه حماس در فلسطين و پيوستن آنها به اردوگاه مصر و عربستان آرام آرام به گوش رسيده، كشورهاي با نفوذي چون برزيل و تركيه هم به تدريج از جرگهی كشورهاي دوست ايران فاصله میگیرند...
تمامي اين نشانهها حاكي از ورشكستگي سياست خارجي ايران بوده و هيچ نشاني از بهبودي اين روند به چشم نمیخورد. بنابراين انتظار میرود در آينده نيز كشور ما در صحنه بینالملل منزویتر و تنهاتر از گذشته شده به سوي نا کجا آباد پيش رود.
انتشار نتايج سرشماري نفوس و مسكن سال 90 پيامدهاي فراواني داشت. اما كاهش شديد رشد جمعيت كشور مقولهای بود كه بيش از همه نگرانیها را در پي داشت. اين آمارها نشان میدهد كه متولدين دههی 60 كه آسیبهای فراواني از انقلاب و جنگ دیدهاند، طي يك حركت خودجوش تصميم به انقراض نسل خود گرفتهاند. اين نسل كه هميشه از مدرسه گرفته تا دانشگاه و اشتغال و مسكن با كمبود و مشكلات فراوان روبرو بوده، در جامعه به «نسل سوخته» معروف است.
نتايج اين سرشماري نشان میدهد كه براي اولين بار در تاريخ كشور، تعداد فرزندان يك نسل كمتر از تعداد والدينشان شده است. يعني متولدين دههی 60 يا ازدواج نکردهاند و يا اگر هم ازدواج کردهاند، به ازای هر خانوار فقط يك فرزند به دنيا آوردهاند. اين حركت باعث معكوس شدن هرم جمعيتي شده و در مدتي كوتاه تعداد جمعيت فعال كشور را به شدت كاهش خواهد داد. در واقع نسل سوختهی كشور در يك حركت انتحاري قصد دارد انتقام تمام ناملايمات و کاستیهایی كه متحمل شده است را از جامعه و دولتمردان بگيرد. زماني كه اين نسل سوخته در دوران كهن سالیاش، در به در، به دنبال يافتن جاي خالي در خانههای سالمندان است، با كمال مسرت شاهد خواهد بود كه چگونه جامعه در يافتن نيروي كار جوان به مشكل برخورده است. وقتي دولت مجبور به وارد كردن معلم چيني شود تا كمبود كادر آموزش و پرورش را تأمین كند، آنموقع است كه قدر جوانان مظلوم دههی 60 را خواهد فهميد. جواناني كه زماني براي يافتن شغلي با حقوق ناچيز منت هر كس و ناكسي را میکشیدند، در آن زمان شاهد خواهند بود كه جامعه و دولتمردان در حسرت داشتن جوانان جوياي كار به چه آتشي گرفتار آمدهاند.
جامعهای كه بدون برنامه ريزي، يك نسل پر جمعيت را به وجود آورده و آن را به حال خود رها میکند، بالاخره زماني بايد تقاص اين اشتباه خود را بپردازد. و آن زمان براي كشور ما چندان دور نيست.
من بغض فرو خورده ی هزاران جوان بیکار ایرانی را فریاد خواهم کرد.
اصل 28 قانون اساسی ـ هر کس حق دارد شغلی را که بدان مایل است ومخالف اسلام و مصالح عمومی و حقوق دیگران نیست برگزیند.
دولت موظف است با رعایت نیاز جامعه به مشاغل گوناگون برایهمه افراد امکان اشتغال به کار و شرایط مساوی را برای احرازمشاغل ایجاد نماید.
اصل 29 قانون اساسی ـ برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی،بیکاری، پیری، از کارافتادگی، بیسرپرستی، در راهماندگی، حوادثو سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکیبه صورت بیمه و غیره حقی است همگانی.